کد مطلب:153882 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132

تهدید حر و عکس العمل امام
پس از پایان سخنرانی امام علیه السلام حر به حضرت عرض كرد: ترا به خدا جانت را


حفظ كن كه اگر با این قوم نبرد كنی كشته می شوی، امام علیه السلام فرمود: مرا از كشته شدن می ترسانی و تصور كردی سخنرانیهایم بخاطر ترس از كشته شدن است پس بتو می گویم همان چیزی را كه برادر موسی به پسرعمویش گفت هنگامی كه بیاری رسول خدا (ص) می رفت و پسرعمویش او را از كشته شدن می ترسانید:



1- سأمصی و ما بالموت عار علی الفتی

اذا ما نوی حقا و جاهد مسلما



2- و واسی الرجال الصالحین بنفسه

و فارق مثبورا و ودع مجرما



3- اقدم نفسی لا ارید بقاءها

لتلقی خمیسا فی الوعی و عرمرما



4- فان عشت لم اندم و ان مت لم الم

كفی بك ذلا ان تعیش و عرغما



1- «به راهم ادامه می دهم كه مرگ برای جوانمرد عار نیست هنگامیكه از حق پیروی كند و در راه اسلام جهاد نماید.»

2- «و جانش را در راه مردان شایسته نثار كند و از افراد مجرم و گناهكار دوری گزیند.»

3- «جانم را تقدیم می دارم تا شجاعان را در روز جنگ ملاقات كنم و این برخورد را بر زندگی ترجیح می دهم».

4- «پس اگر زنده بمانم پشیمان نیستم و اگر كشته شدم ملامت نخواهم شد، ذلت در آن است كه انسان زنده بماند و خوار و زبون باشد» [1] .

نكته: حسین (ع) درستی راه و هدفش را كاملا تشخیص داده كه می داند چه كشته شود و چه زنده بماند نه پشیمان می شود و نه مورد ملامت قرار می گیرد و هر انسانی باید در زندگی چنین باشد كه قبل از حصول به علم به درستی هدف قدم از قدم بر ندارد.


[1] اعيان الشيعه ج 1/ص 597 - بحار ج 44 /ص 378 - كامل ج 4/ ص 48 - ارشاد مفيد ص 225 - طبري ج 7/ص 301.